من در یک مکان محلی کار کردم، غافل از سورپرایزهای شیطنت آمیزی که در انتظارم بود. رئیسم من را در یک موقعیت سازشکارانه گرفتار کرد و پس از یک برخورد داغ، من خودم را از هر ثانیه آن لذت بردم. دستان متخصص او کوس کوچک و زیبای من را کشف کرد و من را در خلسه رها کرد.