ویکتوریا سامرز، یک منشی بلوند شرم آور، رئیس خود را با یک برخورد وحشیانه در دفتر غافلگیر می کند. او مشتاقانه قبل از سوار شدن بر خروس عظیم او، او را به صورت دهانی خوشحال می کند و اشتهای سیری ناپذیر خود را نشان می دهد. این برخورد با یک اوج رضایت بخش به پایان می رسد.