خواهر ناتنی من نیا ناچی عاشق سوار شدن بر خروس سیاه و بزرگ من است. او همیشه روی زانوهایش است و التماس می کند. بیدمشک سیاه و تنگ او عمیقاً لعنت می شود. این بچه شیطان آن را مانند یک قهرمان می گیرد و مهارت های دهانی خود را نشان می دهد. این یک فانتزی قدم وحشی است که به حقیقت پیوسته است.