نامادری الکس بلیک در حال جاسوسی از دوست پسر نوجوان دخترخوانده اش گرفتار می شود. دختر به جای اینکه مورد سرزنش قرار بگیرد، او را دعوت می کند تا به بازی ممنوع خود ادامه دهد. منحرف نمی تواند مقاومت کند و منجر به یک برخورد وحشیانه می شود که نامادری تماشا می کند و یک پیچ و تاب تاب تابویی را به برخورد پرشور آنها اضافه می کند.