دخترخوانده ام، یک بمب بلوند، برای یک زندگی فراغت، در حال رها کردن کالج بود. وقتی نمراتش با هم مطابقت نداشت، من با او روبرو شدم و همه چیز به یک برخورد وحشیانه تبدیل شد. او قبل از اینکه او را در موقعیت های مختلف مجذوب کنم، به من یک دم دستی شگفت انگیز داد و به یک کرم پیاز بزرگ رسید.